بوها، مزه ها، يا حس هاي ديگري مي شود که نوعي رؤيت هدفمند را مي سازد. تصويرسازي ذهني يک تکنيک مديتيشن است که تأثيرات جسمي و روان شناختي دارد. در جريان اين تکنيک، آرميدگي ذهن و جسم با کاهش ضربان قلب، کاهش فشار خون و تغيير در امواج مغزي اتفاق مي افتد. تصويرسازي ذهني مي تواند درد را کاهش داده به تأثير داروها کمک
کند و احساس بيمار را بهبود بخشد. اين شيوه را همراه با درمان استاندارد در افراد مبتلا به سرطان و بيماري هاي ديگر مورد استفاده قرار مي دهند. از اين تکنيک براي کار با بيماران دچار فوبيا و افسردگي، کاهش استرس، اضطراب و افسردگي، کاهش فشار خون، کنترل درد، افزايش انگيزه، بهبود آرميدگي، افزايش کنترل بر زندگي فردي، بهبود روابط و حتي براي کمک به افراد در ترک سيگار استفاده مي شود.
تاريخچه تصويرسازي ذهني
اين باور که تصويرسازي ذهني مي تواند به شفاي بيماري ها کمک کند، باوري بسيار قديمي است. تصويرسازي تقريباً در همه فرهنگ هاي دنيا به عنوان يک ابزار درماني مورد توجه بوده و در بسياري از مذاهب نيز مطرح شده است. مثلاً سرخپوستان ناوايو داراي شکل مفصلي از تصويرسازي هستند که فرد را ترغيب مي کند خود را سالم «ببيند». برخي مي گويند که قدمت اين تکنيک ها به بابلي ها، يوناني ها و رومي هاي باستان مي رسد. مصريان و يوناني هاي باستان، و نيز ارسطو و بقراط پدر پزشکي نوين، بر اين باور بودند که تصويرهاي ذهني در مغز ارواحي را آزاد مي کنند که قلب و بخش هاي ديگر بدن را برمي انگيزند. آن ها همچنين باور داشتند که يک تصوير ذهني قوي از بيماري براي ايجاد نشانه هاي آن کافي است. تصويرسازي ذهني قرن ها به عنوان يک درمان طبي مورد استفاده قرار مي گرفته است. شواهد ثبت شده اي وجود دارد که راهبان تبتي در قرن 13 و 14 با مديتيشن و تصويرسازي کار مي کردند که مجسم کنند بودا بيماري ها را شفا مي دهد.
سيمونتون ها در سال 1978 به اين درمان ها با انتشار کتاب پرفروشي به نام «بهبودي دوباره» معروفيت بخشيدند. در اين کتاب تجربيات آنان در درمان بيماران سرطاني با تصويرسازي و درمان هاي ديگر تشريح شده است. در حال حاضر از تصويرسازي ذهني در کلينيک هاي مراکز پزشکي و بيمارستان هاي منطقه اي استفاده مي شود. اين روش را اغلب با درمان هاي روان شناختي ديگر ترکيب مي کنند.
تکنيک هاي تصويرسازي ذهني
اين روش ها شامل تکنيک هاي تشخيص و ارزيابي بر مبناي تصويرسازي ذهني، روش هاي آرميدگي، درون بيني، فراخواني و تکنيک هاي پايگاه سازي در ذهن مي شود. يک تجربه تصويرسازي ذهني مانند روياپردازي است به استثناي اين که لازم نيست «صبر کنيم» تا ناهشيار، رويا يا آن موضوع را ايجاد کند. هر زمان که بخواهيم مي توانيم رويايي ايجاد کنيم که به موضوع دلخواه ما مربوط باشد. اگر بخواهيم تصويرسازي ذهني را براي صدمات عاطفي يا مشکلات جسمي به کار بريم، مي توانيم از شيوه هاي ديناميک استفاده کنيم.
يکي از معروف ترين تکنيک ها، کار با «کف دست» است. اين تکنيک شامل قراردادن کف دست ها روي دو چشم و تجسم رنگي مي شود که شما با اضطراب يا استرس تداعي مي کنيد (مثلاً قرمز) و بعد آن رنگ که با آرميدگي و آرامش تداعي مي شود (مانند آبي). تجسم يک رنگ آرامش بخش باعث مي شود شما احساس آرميدگي کنيد و سلامتي و احساس بهبودي را در شما تقويت مي کند. در ديگر تکنيک ها از تصوير استفاده مي شود مانند تجسم يک توپ از انرژي شفابخش ملايم که در قفسه سينه شکل مي گيرد و همراه با تنفس در سراسر بدن گسترش مي يابد. بسياري از شيوه ها شامل تصويرسازي از خود در يک منظره آرامش بخش به انتخاب شخص است. جايي مانند ساحل يا چمنزار، با همه مناظر، صداها، بوها و ديگر حس ها تا تصويري کامل تجربه شود.
تکنيک رايج ديگر، تصويرسازي هدايت شده نام دارد که شامل تجسم يک تصوير يا هدف مطلوب خاص مي شود و سپس تصويرسازي از خود در حالي که به اين هدف دست مي يابيد. ورزشکاران از اين تکنيک ها براي پيشرفت ورزشي استفاده مي کنند. نوعي از درمان هدايت شده که براي بيماران مبتلا به سرطان مفيد است، متد سيمونتون خوانده مي شود. اين متد در دهه 70 توسط کارل سيمونتون، يک سرطان شناس پرتودرمان گر، و استفاني سيمونتون، يک روان درمان گر ابداع شد. در متد سيمونتون از بيماران دچار سرطان خواسته مي شود که تجسم کنند بدن آن ها در حال جنگ با سلول هاي سرطاني است و در جنگ پيروز مي شود.
يک تمرين معروف، براساس يک بازي ويديويي قديمي به نام Pac-Man طراحي شده است. بيماران بايد شخصيت هاي Pac-Man کوچک را تجسم کنند که سلول هاي سرطاني را مي خورند و نابود مي کنند، همان طور که دشمنان را در بازي از بين مي برند. سيمونتون ها از اين متد در کنار درمان هاي رايج سرطان استفاده مي کردند. اجراي هر جلسه از اين تکنيک ها 20 تا 30 دقيقه طول مي کشد.
شواهد تأثير
مروري بر 46 مطالعه انجام شده از سال 1966 تا 1998 مطرح مي کند که تصويرسازي هدايت شده مي تواند در درمان استرس، اضطراب و افسردگي و کاهش فشارخون، درد و برخي از عوارض جانبي شيمي درماني سرطان مفيد باشد. مروري ديگر در سال 2002 نشان داد که احتمالاً تصويرسازي ذهني براي اضطراب و نيز براي تهوع و استفراغ پيش از شيمي درماني سرطان مفيد است. (معمولاً پس از چند دوز شيمي درماني بيمار دچار تهوع و استفراغ مي شود. برخي افراد درست پيش از تجويز دوزهاي بعدي دچار تهوع يا استفراغ مي شوند. اين حالت، تهوع يا استفراغ شرطي يا پيشگويانه ناميده مي شود.) به طور کلي، تصويرسازي ذهني يکي از مفيدترين اقدامات روان شناختي براي کاهش برخي عوارض جانبي شيمي درماني محسوب مي شود.
به بدن فرصت شفا بدهيم
مي توانيم از تصويرسازي ذهني براي حفظ و استحکام سلامتي در يک بدن قوي يا روبرويي با يک مشکل در سلامتي استفاده کنيم.
چشمان خود را ببنديد و ببينيد که «محلول جادويي» متعلق به درون شما، سموم، زهرها، درد يا بيماري را از بدنتان مي زدايد، و بدن شما در صلح و آرامش غوطه ور مي شود. يک نفس عميق بکشيد و عمداً خود را ريلکس کنيد. در اين مرحله از آرميدگي يا تصويرسازي ذهني، تغييراتي در بدن تجربه مي شود. تغيرات فيزيولوژيک به وقوع مي پيوندد و شفا آغاز مي شود.
در بسياري از بيماري ها، تصويرسازي ذهني مي تواند مشکلات احساسي زمينه اي را آشکار کند و به بدن اجازه شفا بدهد. اين عشق و حمايت اغلب مي تواند معجزاتي را در جسم پديد آورد. معجزاتي که بارها در درمان بيماري هاي لاعلاج به ثبت رسيده است.
راهنماي گام به گام براي اجراي يکي از انواع تصويرسازي ذهني شفابخش
چند دقيقه خود را آرميده (ريلکس) کنيد. مطالعات نشان مي دهد که تصويرسازي ذهني بهترين تأثير را زماني دارد که همراه با يک تکنيک آرميدگي همراه شود.
لباس خود را راحت کنيد، کفش هاي خود را در بياوريد، دراز بکشيد يا بر يک صندلي راحت بنشينيد و اگر مايل هستيد نور را کم کنيد. چشمانتان را ببنديد و چند نفس عميق بکشيد. تصور کنيد که از يک پلکان پايين مي رويد. با هر گام، به اين احساس توجه کنيد که بيشتر و بيشتر آرميده مي شويد.
زماني که کاملاً آرميده شديد، يک منظره دلخواه را مجسم کنيد. اين منظره مي تواند يک ساحل باشد. دامنه يک کوه يا يک لحظه لذت بخش خاص با دوستان يا خانواده. هر زمان به تمرين تصويرسازي خود مي پردازيد به اين منظره وارد شويد.
زماني که در منظره مطلوب خود احساس راحتي کرديد، تدريجاً ذهن خود را به مشکلي که مي خواهيد حل شود معطوف کنيد.
اگر تصويرهاي متعددي به ذهن آمد، يکي از آن ها را انتخاب کنيد تا در جلسه جاري روي آن کار کنيد. اجازه دهيد اين تصوير ذهني زنده تر و واضح تر شود. اگر وضوح تصوير کم و زياد مي شود، نگران نشويد.
اگر هيچ تصويري به ذهن نيامد، سعي کنيد به يک حس ديگر معطوف شويد. مثلاً صداي رودخانه يا بوي گل هاي وحشي در چمنزار.
اگر روش هاي بالا کارساز نشد، به اين فکر کنيد که در حال حاضر چه احساسي داريد. عصباني؟ خسته؟ رنگ اين عصبانيت چيست؟ چه تصويرهايي را برمي انگيزد؟ از حس ها براي شکل دادن به تصاوير ذهني استفاده کنيد.
هر زمان چنين مي کنيد، مجسم کنيد که مشکل شما در انتهاي جلسه کاملاً بهبود مي يابد. اين کار، طرح اوليه شفا را در درون ايجاد مي کند که بدنتان در شفاي خود از آن پيروي مي کند.
در پايان جلسه، چند نفس عميق ديگر بکشيد و خود را در حال بالا رفتن از پلکان خيالي مجسم کنيد، در حالي که تدريجاً به محيط خود آگاه مي شويد. چشمانتان را باز کنيد، بدنتان را کش و قوس دهيد، لبخند بزنيد و روز خود را ادامه دهيد.
در آغاز، اين تمرين تصويرسازي ذهني را براي 15 تا 20 دقيقه حداقل يک بار در روز انجام دهيد. با کسب مهارت بيشتر، احتمالاً خواهيد توانست فقط هر بار براي چند دقيقه و چندين بار در روز انجام دهيد و همان فوايد را براي شما داشته باشد.
مقالات مرتبط
* چگونه خشم خود را مهار کنيم؟
* مديريت استرس (10 روش موثر براي فرونشاندن استرس )
* خود هيپنوتيزم، ذهن و آموزش هاي برتر
دکتر بيژن نوذري