خانه و مراقبت از فرزند که به عنوان شیفت دوم کاری تلقی می شود، برای بعضی از زوج های هردو شاغل به مشکل بزرگی تبدیل
می شود. حرفه ی خانه داری برای هیچ کدام از زن و شوهر شاغل خوشایند و جذاب نیست (هرتز، ۱۹۹۱). تلقی زن و شوهرها این است که خانه قلمرو کاری زن است. البته خیلی از زنان بعد از ازدواج احساس میکنند که باید وظایف سنتی وابسته به جنس را انجام دهند (شلتون و جان ، ۱۹۹۳). ریشه ی این مسئله در نوع تربیت متفاوت زنان و مردان نهفته است. مسائلی مانند احساس بیعدالتی و علاقه به مشارکت در مسؤولیت های خانه اغلب در پرورش و مراقبت فرزند بروز می کند. حتی اگر زوج برای فرزند پرستار گرفته باشند، کسی که بر کار پرستار نظارت میکند اغلب اوقات زن است. برای این که احساس عدالت ایجاد شود، مردان هم باید با اختصاصی بخشی از وقت خود به پرورش فرزند، پدر بودن و علاقه ی واقعی به فرزند را نشان دهند. وقتی مرد در خانه نقش فعال تری به خود میگیرد، خانواده تغییر می کند. مشکل اختصاصی دادن وقت برای تربیت فرزند، مشکلی است که ذهن خیلی از زوج های هردو شاغل را به خود مشغول می کند. گاهی اوقات لازم است زوج ها برای فائق آمدن بر این مشکل آموزش های دوباره ای را دریافت کنند. البته برای ایجاد برنامه های تربیتی و آموزشی خانوادگی که به حل این مشکل کمک میکند، تلاش زیادی صورت گرفته است (هاوکینز، رابرتز، کریستیان سن و مارشال، ۱۹۹۴).
انتهای مطلب /