«خود» ( ego psychology )
آنا فرويد کوچکترين فرزند در بين 6 فرزند زيگموند فرويد معروف است. او به پدرش فوقالعاده نزديک بود ولي نزديکي چنداني به مادرش نداشت و با پنج خواهر و برادرش نيز روابط پرتنشي داشت. او به يک مدرسه خصوصي گذاشته شد ولي بعداً گفت که از مدرسه چيز زيادي نياموخته است. بخش عمده آموزش آنا از طريق درسهاي پدرش و دوستان و وابستگان او صورت گرفته است.
او پس از دوره دبيرستان به عنوان معلم مدرسه ابتدايي مشغول به کار شد و همزمان شروع به ترجمه برخي از کارهاي پدرش به آلماني کرد. اين کار، علاقه او به روانشناسي و روانکاوي کودکان را بيشتر کرد. با وجودي که او به شدت تحت تأثير کارهاي پدرش بود امّا هرگز در سايه او زندگي نکرد. کارهاي خود او، ايدههاي پدرش را گسترش داد و به ايجاد رشته روانکاوي کودکان انجاميد.
او با وجودي که تحصيلات کلاسيک را ادامه نداد امّا کارهايش در زمينه روانکاوي و روانشناسي کودکان، او را در رشته روانشناسي پرآوازه ساخت. او تجربيات خود در زمينه روانکاوي کودکان را در سال 1923 در وين آغاز کرد و بعدها رئيس انجمن روانکاوي وين شد. در طول مدتي که آنا فرويد در وين بود، تأثير قابل ملاحظهاي بر اريک اريکسون گذاشت و اين به نوبه خود باعث توسعه رشته روانکاوي و روانشناسي «خود» شد. آنادر سال 1938 تحت بازجويي گشتاپو قرار گرفت وسپس به همراه پدرش به لندن کوچ کرد. در سال 1941، او با همراهي دوروتي برلينگتون يک مؤسسه پرستاري ايجاد کرد. اين مؤسسه هم به کودکان بيخانمان سرپناه ميداد و هم برنامههاي روانکاوي براي آنان داشت. تجربيات آنا فرويد در اين مؤسسه پرستاري، الهامبخش او در نوشتن سه کتاب شد: «کودکان در زمان جنگ (1942)»، «کودکان بيسرپرست (1943)» و «جنگ و کودکان (1943)». آنا فرويد پس از تعطيل شدن مؤسسه پرستاري در سال 1945، کلينيک ويژهاي را براي روان درماني کودکان ايجاد کرد و از سال 1952 تا زمان مرگش در سال 1982 مدير آن بود.
آنا فرويد رشته روانکاوي کودکان را به وجود آورد و کارهايش به درک امروزي ما از روانشناسي کودکان کمک شاياني کرده است. او همچنين روشهاي مختلفي براي برخورد با کودکان و درمان آنان به وجود آورد. آنا فرويد عقيده داشت که عوارض کودکان با بزرگسالان متفاوت است و غالباً به مراحل رشد آنان بستگي دارد. او همچنين توضيحات روشنگري درباره سازوکارهاي دفاعي در کتاب معروف خود به نام «خود و سازوکارهاي دفاع» ارائه نموده است