موضوع متفاوت است. افسردگي معمولاً به نظر ميرسد که بدون دليل موجهي بروز ميکند. شخص احساس غمگيني ميکند بدون آن
دقيقاً علت آن را بداند. فعاليتهايي که در حالت عادي براي او خوشايند بودند ديگر او را خوشحال نميکنند. حتي بيرون آمدن از رختخواب نيز ميتواند مشکل گردد.
نشانههاي افسردگي شامل موارد زير هستند:
احساس افسردگي در اغلب اوقات شبانه روز، و تقريباً هر روز. اين نشانه در کودکان و نوجوانان ميتواند به صورت تندخويي و تحريکپذيري باشد.
از دست دادن علاقه نسبت به فعاليتهايي که قبلاً خوشايند و دلپذير بودند.
افزايش يا کاهش زياد وزن.
مشکل در خوابيدن يا خوابيدن بيش از حدّ.
احساس خستگي، تقريباً هر روز.
احساس بيارزش بودن يا احساس گناه بدون دليل موجّه.
مشکل در تمرکز و فکر کردن.
صحبت کردن يا حرکت کردن کندتر از حدّ معمول.
به فکر خودکشي يا مرگ افتادن.
تشخيص دوگانه
هنگامي که فردي هم اعتياد و هم علاوه بر آن، يک بيماري رواني مثل افسردگي داشته باشد، پزشکان ميگويند که «تشخيص دوگانه» دارد. اين عبارت به پزشکان، پرستاران و ساير کادر درماني يادآوري ميکند که اين بيمار در مسير بهبود خود با چالشها و موانع اضافي روبروست.
افسردگي و ساير بيماريهاي رواني، خطر ابتلاء به اعتياد را افزايش ميدهند. در بين تمام افرادي که يک نوع بيماري رواني براي آنها تشخيص داده شده است، 29?داراي سوء مصرف الکل يا دارو ميباشند. بيش از 37? کساني که سوء مصرف الکل دارند و 53? افرادي که سوء مصرف دارو دارند، حداقل داراي يک نوع بيماري رواني جدّي ميباشند. افسردگي در بين کساني که داراي سوء مصرف الکل يا دارو هستند بيشتر از مردم عادي شايع است.
چرا افسردگي ميتواند به اعتياد بيانجامد؟
برخي از مردم براي رفع عوارض و نشانههاي افسردگي به استفاده از الکل و داروهاي غيرمجاز روي ميآورند. پزشکان به اين پديده «خود درمانگري» ميگويند. اثرات الکل يا دارو ميتواند موقتاً احساس غمگيني، گناه يا بيارزش بودن را کاهش دهد. امّا هنگامي که اثر آنها از بين رفت، احساسات بد دوباره باز خواهند گشت. اين چرخه ميتواند به استفاده مداوم و نهايتاً معتاد شدن بيانجامد.
پيامدهاي افسردگي نيز ميتواند شخص را به سوي اعتياد سوق دهد. افراد افسرده معمولاً از ارتباطات اجتماعي کناره ميگيرند و حتي ممکن است در حفظ شغل خود نيز مشکل پيدا کنند. آنها در بيشتر اوقات گوشهگير و تنها هستند و بدون داشتن يک شبکه اجتماعي پشتيبان، براي آسايش و راحتي به الکل يا دارو متوسل ميشوند. براي اين گونه افراد، وقت گذراني با کساني که آنها نيز سوء مصرف الکل يا دارو دارند راحتتر و آسانتر است زيرا انتظارات اجتماعي از آنها کمتر است.
حتي براي کساني که از الکل يا دارو براي خود درمانگري استفاده نميکنند و ارتباطات اجتماعيشان را از دست ندادهاند، افسردگي احتمال خطر ابتلاء به اعتياد را افزايش ميدهد. بسياري از پزشکان فکر ميکنند که همان چيزهايي که فرد را در مقابل افسردگي آسيبپذير ساخته است، آنها را بيشتر در معرض سوء مصرف الکل يا دارو قرار ميدهد. کساني که افسردگي ندارند ميتوانند داروي غيرمجاز مصرف کنند يا به طور مرتب مشروبات الکلي بنوشند بدون آن که با مشکلات بلند مدتي روبرو گردند امّا انجام همين کارها براي کساني که افسردگي دارند به احتمال زياد به اعتياد آنها منجر ميشود.
چه موقع اعتياد به افسردگي ميانجامد؟
نشانههاي اعتياد و افسردگي ممکن است بسيار شبيه هم باشند. هنگامي که افسردگي به طور مستقيم به سوء مصرف الکل يا دارو ارتباط داشته باشد و به طور مستقل وجود نداشته باشد، «تشخيص دوگانه» در نظر گرفته نميشود بلکه به عنوان پيامد اعتياد محسوب ميگردد.
براي مثال، چند مشکل رواني مستقيماً به کوکائين ارتباط دارند. سوء مصرف کوکائين ميتواند به توهّم، اضطراب، مشکل خواب، مشکل در روابط جنسي و يک نوع اختلال در خلق و خو که شامل افسردگي است منجر گردد. امّا پس از آن که فرد مصرف کوکائين را قطع کند، مشکلات رواني عموماً بهتر ميشوند. آمفتامينها و داروهاي تنفسي، همگي داراي اثرات مشابهي با کوکائين هستند.
درمان
هنگامي که فرد هم اعتياد و هم افسردگي داشته باشد، يکي از نخستين گامهاي درمان، دريافتن اين نکته است که کداميک از آنها اوّل به وجود آمدهاند. اين اطلاع ميتواند از پرونده بيمار و تاريخچه مشکلات او به دست آيد. بيمار شايد بتواند احساس افسردگي که پيش از معتاد شدن داشته است را تشريح کند. و يا ممکن است به توصيف خوددرمانگري با دارو يا الکل بپردازد. گاهي اوقات لازم است که ابتدا به فرد کمک شود تا مصرف الکل يا دارو را کنار بگذارد و سپس براي افسردگي مورد ارزيابي قرار گيرد.
اگر معلوم باشد که افسردگي، پيامد اعتياد بوده است، درمان اعتياد معمولاً تنها کاري است که بايد انجام شود. اگر افسردگي به عنوان يک مسأله جداگانه هم مطرح باشد البته بايد به آن نيز پرداخت. در اين حالت درمان از طريق مشاورههاي تخصصي و داروهاي ضدافسردگي صورت ميگيرد.
ترکيب اعتياد و افسردگي، درمان و بهبود را دشوارتر ميسازد. هنگامي که فردي احساس نوميدي، غمگيني يا درماندگي ميکند، مقابله با اعتياد او کار بسيار دشواري است. امّا با دانستن ارتباط بين اعتياد و افسردگي، آگاهي از احتمال تشخيص دوگانه، و اتخاذ درمانهايي که هر دو جنبه را پوشش دهد ميتوان راه بهبودي را هموار نمود.
منبع
“Addiction and Depression”