خشنودی بیانجامد، باید این احساسات عمیق اعلام شده و پاسخ مناسبی از طرف مقابل دریافت شود. بعضی از افراد با هدف هم نشینی با فرد دیگر و دوری از تنهایی ازدواج می کنند. عشق مربوط به هم نشینی، محبتی است که انسانها نسبت به افرادی احساس می کنند که زندگی شان به طور عمیقی با آنها پیوند خورده است. زوج های امروزی به منظور تحقق انتظارات شان نیز ازدواج می کنند. شناخت انتظارات، بیان آنها و تلاش برای تحقق آنها در حد اعتدال، چیزی است که خشنودی در روابط زناشویی را محقق میسازد. انسانها انتظار دارند که ازدواج کردن برای آنها پیامدهای مثبتی به دنبال داشته باشد. مهمتر آن که همسران در جامعه ی صنعتی، فنی و مساوات طلبانه ی فعلی، معنای عمیق تری از انتظار را در ذهن دارند. آنان به نقش خانه داری یا نانآوری خانواده قانع نیستند و چیزی کمتر از کمال را نه می پذیرند و نه انتظار دارند. گاهی اوقات این کمال برای آنها معنای روشنی ندارد. در عصر حاضر باورهای غلط متعددی پذیرفته شده اند. زوج ها این عقیده را پذیرفته اند که ازدواج ارضای همه ی نیازهای روان شناختی را به همراه دارد. این انتظار از ازدواج میتواند مشکلات زیادی را ایجاد کند. انتظار همیشه شاد بودن، رفع همه ی نیازها و تحت حمایت و تأیید همیشگی بودن از جمله ی همین انتظارات غلط است. شاد بودن دائمی چه برای فرد و چه برای زوج، پیوسته در تمام عمر کار سختی است. هیچ فردی همیشه شاد نیست. برای زوج ها نیز طبیعی
است که دوره هایی از ناشادی، کشمکش یا فشار روانی را داشته باشند. واقعیت این است که ازدواج فرد را شاد نمی کند، شاد نگه نمی دارد و وی را از زحمت و سختی به طور مطلق دور نمی کند. به طور قطع کسی که هدفش از ازدواج همیشه شاد بودن است، محکوم به شکست است.
انتهای مطلب /