گرسنگی را انگیزش مینامند.
بنابراین انگیزش در روانشناسی مبحثی است که چرایی رفتارها را توصیه میکند». [1]
انگیزش در برابر پرسشها مطرح میشود؛ که چرا موجود آدمی به جای آسایش و خواب به کار و کوشش میپردازد؛ یا آنکه چرا به یک کار معین تا این اندازه بها میدهد و با وجود دشواریهای فراوان از آن دست نمیکشد؟.
زمینههای تاریخی پیدایش نظریه انگیزش
«مبحث انگیزش دارای پیشینه کهنی است که به عهد باستان باز میگردد اما از زمانی که داروین در اواسط قرن 19 نظریه تکامل انواع خود را مطرح کرد که چگونه موجودهای زنده راه تکامل را میپیمایند، از نظریات وی برداشتهایی صورت گرفت که با انگیزش ارتباط پیدا کرد یکی آنکه در انسان رفتارهای ناشناخته و به ظاهر نامعقول هم هست و دیگر آنکه تفاوتهای فردی اساس آموزش و پرورش پیشرو را تشکیل میدهد. اما برای نخستین بار در پایان قرن 19 با بررسیهای علمی درباره انگیزش بوسیله فروید، نقطه عطف و آغاز نوی در طرح مسائل مربوط به انگیزش بوجود آمد». [2]
دستهبندی انگیزشها
انگیزشها در یک دستهبندی کلی به دو نوع تقسیم میشوند: فیزیولوژیک و اجتماعی.
انگیزشهای فیزیولوژیک آنهایی هستند که در درون ارگانیسم برانگیخته شده و رفتاری را بوجود میآورند؛ مانند گرسنگی و تشنگی. چون انگیزشهای فیزیولوژیک آموختنی نیستند، آنها را انگیزشهای اولیه یا سابقههای (سابق=سوق دهنده) اولیه نیز مینامند. و به دلیل آنکه انسانها و حیوانها در آن مشترک هستند، انگیزشهای حیوانی نیز گفته میشود. انگیزشهای اجتماعی آنهایی هستند که کاملاً آموخته میشوند، مثل انگیزش پیشرفت و کسب قدرت. انگیزشهای اجتماعی، ثانویه نیز خوانده میشوند و با نیازهایی در ارتباط هستند که چندان جنبه حیاتی و زیستی نداشته و با بقاء فرد مرتبط نیستند؛ مثل نیاز به دوست داشته شدن.
انگیزش درونی و انگیزش بیرونی:
انگیزشها از جهت خود افراد به دو گروه تقسیم میشوند: انگیزش درونی و انگیزش بیرونی.
انگیزش درونی به مواردی اطلاق میشود که پاداش مورد انتظار فرد در قبال رفتاری معین از یک منبع درونی سرچشمه میگیرد. یعنی فرد جهت رسیدن به تقویتهای درونی عمل ویژهای را انجام میدهد، هر چند این عوامل درونی با عوامل بیرونی همخوانی داشته یا نداشته باشند. حتی شاید موجب تنبیه فرد نیز بشوند.
انگیزش بیرونی وقتی معنی پیدا میکند که منبع تقویت کننده رفتار یا منبع پاداش دهنده یک عامل بیرونی است. به عبارتی فرد برای رسیدن به یک حالت یا شرایط معین بیرونی، رفتاری را انجام میدهد. به عنوان مثال 2 دانشآموز برای قبولی در امتحان تلاش میکنند؛ اما با دو انگیزش متفاوت. اولی ممکن است برای گرفتن جایزه وعده داده شده از والدینش که یک انگیزش بیرونی است و دیگری برای رسیدن به لذت حاصل از موفقیت که انگیزش درونی است، تلاش کنند.
منابع:
[1] . گنجی، حمزه؛ مبانی روان شناسی عمومی، تهران، نش روان، چاپ اول، 1378، ص 73 و 74.
[2] . پارسا، احمد؛ انگیزش و هیجان، تهران، پیام نور، چاپ اول، 1381، ص 2 و 3 و 5و 10.
ر.ک: آزاد، حسین؛ آسیبشناسی روانی، تهران، بعثت، چاپ سوم، 1375، ص 76 تا ص 81.