اجتماعي(Psychosocial) دارند.
اين پژوهش ها سه عامل مهم را با سوء مصرف مواد مرتبط مي دانند[1]:
1. پايين بودن عزت نفس
2. ناتواني در بيان احساسات
3. فقدان يا کمبود مهارت هاي ارتباطي
بر اساس پژوهشي که در سال 1987 ميلادي بر روي 1684 دانش آموز انجام شد، مشخص گرديد که سوء مصرف دارو با «استرس» ارتباط دارد.[2]
و پژوهش ديگري در سال 1988 نشان داد که اعتياد به مواد مخدر در مراحل ابتدايي، با ناتواني در برقراري ارتباط با والدين و همسالان رابطه دارد.[3]
بسياري از پژوهش هاي علمي حاکي از آنند که پايين بودن عزت نفس با موارد زير ارتباط دارد:
- سوء مصرف الکل و مواد
- بزهکاري
- بي بند و باري جنسي
- افکار مربوط به خودکشي
«توانايي هاي رواني - اجتماعي»
توانايي هاي رواني اجتماعي (Psychosocial Competence) عبارت است از:
آن گروه توانايي هايي که فرد را براي مقابله ي مؤثر و پرداختن به کشمکش ها و موقعيت هاي زندگي ياري مي بخشد.
مستقيم ترين روش افزايش توانايي هاي رواني اجتماعي افراد، «آموزش مهارت هاي زندگي» است.
«تعريف مهارت هاي زندگي»
اصطلاح مهارت هاي زندگي در معاني مختلفي به کار رفته است، مانند:
1. مهارت هاي مربوط به امرار معاش
(چگونه فردي مشغول کار شود، شغل خود را حفظ نمايد و ارتقاء يابد)
2. مهارت هاي مراقبت از خود
(مصرف غذاهاي سالم، درست مسواک زدن، رعايت بهداشت و...)
3. مهارت هاي مقابله ي منطقي با موقعيت هاي پرخطر زندگي
(مانند توانايي نه گفتن در مقابل فشار جمع جهت استفاده از مواد مخدر و...)
موريس.اي.الياس از دانشگاه راجرز آمريکا و مؤلف کتاب «تصميم گيري اجتماعي و رشد مهارت هاي زندگي» چنين مي گويد:
«مهارت هاي زندگي يعني ايجاد روابط بين فردي مناسب و مؤثر، انجام مسئوليت هاي اجتماعي، انجام تصميم گيري هاي صحيح، حل تعارض ها و کشمکش ها بدون توسل به اعمالي که به خود و يا ديگران صدمه مي زند».
برنامه ي مهارت هاي زندگي بر اين اصل استوارند که:
«کودکان و نوجوانان حق دارند توانمند شوند و نياز دارند که بتوانند از خودشان و علايقشان در برابر موقعيت هاي سخت زندگي دفاع کنند.
مهارت هاي اصلي (ده گانه):
1. توانايي تصميم گيري
2. توانايي حل مسئله
3. توانايي تفکر خلاق
4. توانايي تفکر نقادانه
5. توانايي رابطه مؤثر
6. توانايي برقراري روابط بين فردي سازگارانه
7. توانايي آگاهي از خود
8. توانايي همدلي با ديگران
9. توانايي مقابله با هيجان ها
10. توانايي مقابله با استرس ها
حال پژواک ايران سه سؤال مطرح مي کند و از مخاطبان ارجمند خود تقاضاي همکاري و تبادل نظر دارد:
1. نظام آموزش و پرورش تا چه حدّي به آموزش مهارت هاي زندگي اهميت مي دهد؟
2. سهم سيستم آموزش و پرورش کشور در پايين نگه داشتن عزت نفس، ناتواني در بيان احساسات و فقدان مهارت هاي ارتباطي بين دانش آموزان چه قدر بوده و چگونه مي توان آن را برطرف ساخت؟
3. با چه مکانيزمي مي توان امکان بيان انتقادات افراد را از کانال هاي منطقي فراهم ساخت و از انباشت احساسات منفي کاست؟
يادگيري دانش آموز
يادگيري و تمرين مهارت هاي زندگي
تقويت و يا تغيير نگرش، ارزش و رفتار
رفتارهاي سالم و مثبت
پيشگيري از مشکلات بهداشتي
«زنجيره ي عوامل انگيزشي، دانش، نگرش، ارزش ها و رفتار سالم»
آموزش مهارت هاي زندگي
سلامت رواني
آمادگي رفتاري
رفتار سالم و مفيد اجتماعي
«مدل تأثير نحوه ي آموزش مهارت هاي زندگي»
اجراي برنامه هاي آموزش مهارت هاي زندگي
جلسات تقويتي
آثار بلند مدت
آثار کوتاه مدت
آثار ميان مدت
افزايش دانش
تغيير نگرش
بهبود سطح بهداشت روان
تمايلات رفتاري مثبت
بهبود توانايي هاي رواني اجتماعي
بهبود فضاي کلاس و رفتارهاي مدرسه
بهبود روابط بين شاگردان و روابط معلمان و شاگردان
بهبود حضور در مدرسه
بهبود عملکرد تحصيلي
ايجاد تغييرات معني دار در رفتار سلامت و رفتارهاي اجتماعي
بروز تغييرات معني دار در رفتار سلامت و رفتارهاي اجتماعي
نگه داري و حفظ تغييرات مثبت در طي زمان
[1] Hac Danald - 1991
[2] Mitic - 1987