ممکن است دچار افسردگي شوند امّا اکنون دانشمندان معتقد شده اند که افسردگي عمده (حاد) در بين کودکان بسيار شايع است. بر طبق
NAMI )، در حدود 2 درصد کودکان 6 تا 12 ساله و 4 درصد نوجوانان به افسردگي عمده مبتلا هستند. برخي حملات افسردگي، خيلي شديد ولي نسبتاً کوتاه مدّت هستند. برخي ديگر، از شدّت کمتري برخوردارند امّا ممکن چند سال ادامه يابند. کودکان پس از آسيب هايي مانند مرگ پدر و مادر، بيماري يا جدايي والدين ممکن است دچار افسردگي شوند. در ساير موارد، علّت اين تغيير حال و وضع رواني در کودکان زياد واضح نيست.
آمارهاي منتشر شده از سوي اتحاديه ملّي بيماري هاي رواني در آمريکا (
متخصصان، افسردگي را به شيوه هاي مختلفي رده بندي مي کنند. دو رده عمومي افسردگي به قرار زير است:
افسردگي عمده. اين نوع افسردگي که افسردگي باليني يا افسردگي تک قطبي نيز خوانده مي شود، نوع حاد و شديد افسردگي است که به درمان نياز دارد. اغلب بيماراني که دچار حمله افسردگي عمده بشوند احتمالاً در آينده نيز اين حملات براي آن ها تکرار خواهد شد.
افسردگي دو قطبي. اين نوع افسردگي که قبلاً بيماري شيدايي- افسردگي خوانده مي شد، داراي دوره هاي متناوب شيدايي و افسردگي است. نشانه هاي افسردگي دوقطبي در کودکان و نوجوان تاحدودي با آنچه در بالغين وجود دارد متفاوت است.
متخصصان از شيوه هاي ديگري نيز براي رده بندي انواع افسردگي در کودکان استفاده مي کنند. از جمله:
افسرده خويي.
شکل مزمني از افسردگي خفيف که حداقل دو سال پايدار باشد. کودکاني که دچار افسرده خويي باشند، هميشه حالت غمگيني دارند.
اختلال سازگاري همراه با افسردگي.
يک نوع حمله افسردگي که پس از يک تغيير عمده در زندگي، مثل مرگ کسي که دوستش داريم يا يک فاجعه بزرگ رخ مي دهد.
علّت افسردگي کاملاً روشن نيست. به نظر مي رسد تغيير مواد شيميايي مغز در آن نقش داشته باشد. در برخي کودکان، افسردگي ممکن است ريشه ژنتيکي داشته باشد.
غمگيني مداوم، زودرنجي، تحريک پذيري و يک نوع حس کلّي نوميدي، از جمله حالت هايي است که در کودکان افسرده وجود دارد. آن ها ممکن است علاقه اي به فعاليت هاي جديد از خود نشان ندهند و نيز ممکن است ديگر از فعاليت هايي که قبلاً برايشان دلپذير و خوشايند بود لذت نبرند. اين کودکان ممکن است با مشکلات تحصيلي و الگوهاي رفتاري پرخاش گرانه يا ضداجتماعي روبرو گردند. برخي ديگر ممکن است دچار تغيير وزن يا اختلال در الگوي خواب شوند. بسياري از کودکان افسرده از خستگي دائم و کمبود انرژي شکايت دارند. آن ها حتي ممکن است درباره آرزوي مرگ يا موضوعات ديگري از اين قبيل که نشانگر افکار مربوط به خودکشي است، صحبت کنند.
به اولياء توصيه مي شود که درصدد مراقبت پزشکي از هر کودکي که داراي نشانه هاي افسردگي عمده است و تأثير منفي ان بر کيفيت زندگيش آشکار گشته برآيند. اگر پزشک متخصص کودکان مشکوک شود که شايد کودک دچار افسردگي باشد از والدين کودک مي خواهد که براي ارزيابي بيشتر و درمان او به روان پزشک متخصص کودک و نوجوان يا ديگر متخصصان سلامت روان مراجعه کنند.
درمان افسردگي در کودکان معمولاً شامل روان درماني، دارو درماني يا ترکيبي از اين دو است. روان درماني ممکن است به صورت فردي يا خانوادگي صورت گيرد. براي درمان از طريق دارو درماني نيز معمولاً از داروهاي ضدافسردگي استفاده مي شود.
2- درباره افسردگي در کودکان
افسردگي يک بيماري رواني است که باعث احساس غمگين بودن، عصبانيت، نااميدي يا ناکامي در افراد براي مدتي طولاني مي شود و کارکرد رواني- اجتماعي را مختل مي کند. افسردگي عمده (حاد) در 2 درصد کودکان 6 تا 12 ساله و 4 درصد نوجوانان ديده شده است. طبق آمار منتشر شده از سوي اتحاديه ملي بيماري هاي رواني در آمريکا ( NAMI )، تقريباً 20 درصد از کل جوانان، بعدها در زندگي خود حداقل يک نمونه از افسردگي عمده را تجربه خواهند کرد.
همه ما در لحظاتي از زندگي خود احساس ناراحتي و غم مي کنيم. کودکان نيز از اين قاعده مستثني نيستند. امّا افسردگي چيز ديگري است. افسردگي يک احساس شديد غمگيني و از دست دادن علاقه به فعاليت هاي مختلف است که در لذت بردن از زندگي تداخل ايجاد مي کند. در گذشته، متخصصان بر اين باور بودند که کودکان دچار افسردگي نمي شوند. امّا اکنون دانشمندان به اين نتيجه رسيده اند که افسردگي در واقع بسيار هم در بين کودکان شايع است. همچنين اختلالات رواني در جوانان در مقايسه با بالغين، نسبت به دارو درماني مقاوم تر است و احتمال بيشتري براي مزمن شدن دارد.
برخي حملات افسردگي، شديد ولي نسبتاً کوتاه هستند. برخي ديگر خفيف ترند امّا ممکن است سال ها ادامه داشته باشند. کودکان معمولاً پس از آسيب هايي نظير از دست دادن يکي از والدين، جدايي پدر و مادر يا بيماري شديد آنان (سرطان، ديابت و غيره) دچار افسردگي مي شوند. کودکاني که مورد آزار جنسي يا بي توجهي قرار گرفته باشند نيز در معرض خطر بيشتري براي ابتلاء به افسردگي قرار دارند. در بعضي موارد، کودکان ممکن است عليرغم وجود هيچ رويداد يا دليل روشني نيز دچار افسردگي گردند.
يک کودک ممکن است تنها يک دوره افسردگي را تجربه کند و يا چند دوره که در فواصل آن حال عادي داشته باشد. يک دوره افسردگي نوعاً بين 6 تا 9 ماه به طول مي انجامد. کودکاني که يکبار دچار حمله افسردگي شده باشند در خطر ابتلاء به حمله اي ديگر ظرف مدّت 5 سال قرار دارند. همچنين به گفته اتحاديه ملي بيماري رواني در آمريکا ( NAMI )، اين کودکان 5 برابر بيشتر از کودکاني که دچار افسردگي نشده اند احتمال دارد که در بزرگسالي دچار افسردگي گردند. در بعضي موارد، افسردگي يک کودک پيش از آن که سال ها بعد دوباره ظاهر گردد بهبود مي يابد. در موارد ديگر، کودکان ممکن است افسردگي هاي مداومي داشته باشند که نيازمند درمان تا دوران بزرگسالي است.
کودکان و بالغيني که افسردگي دارند غالباً در معرض اختلالات رواني ديگر مانند اختلالات تغذيه اي، خودزني، اختلال اضطراب، اختلالات يادگيري يا مشکلات سوء مصرف مواد قرار دارند.
به علاوه، بر طبق آمارهاي آکادمي روان پزشکي کودکان و بزرگسالان آمريکا ( AACAP )، نزديک به يک سوم کودکان بين 6 تا 12 ساله که دچار افسردگي عمده شوند در آينده دچار افسردگي دو قطبي خواهند شد.
کودکاني که از افسردگي رنج مي برند هميشه قادر نيستند يا تمايل ندارند که با پدر و مادر خود درباره وضعيت شان صحبت کنند. به اين دليل، پدر و مادرها بايد مراقب نشانه هاي افسردگي در کودکان خود باشند. به پدر و مادرها توصيه مي شود که درباره افکار و احساسات کودکانشان از آن ها سوال کنند. به علاوه، پدر و مادرها مي توانند با يک متخصص سلامت روان درباره اين که هيجانات يا رفتار کودکانشان نشان دهنده وجود مشکل است يا نه مشورت کنند.
3- انواع افسردگي در کودکان و تفاوت آن ها
چند نوع مختلف افسردگي وجود دارد که يک کودک ممکن است به آن مبتلا شود. اين انواع عبارتند از:
افسردگي عمده . شامل حداقل يک دوره از اين اختلال (که افسردگي باليني يا تک قطبي هم خوانده مي شود) که همراه است با حالت غمگيني پايدار و نشانه هايي مانند افکار خودکشي، از دست دادن علاقه نسبت به فعاليت هايي که قبلاً خوشايند بودند، تغييرات عمده در وزن يا الگوي خواب، و کناره گيري اجتماعي. اين وضعيت مي تواند به ساير اختلالات رواني مانند اختلالات تغذيه اي نيز بيانجامد. کودکاني که افسردگي عمده را تجربه کرده باشند به احتمال زياد در آينده نيز دچار حملات افسردگي خواهند شد.
اختلال دو قطبي . اين اختلال که قبلاً بيماري شيدايي-افسردگي ناميده مي شد مستلزم دوره هاي متناوب تغيير شديد حال و وضع رواني (شيدايي و افسردگي) است. وضع بيمار در دوره هاي افسردگي مشابه افسردگي عمده است. دوره هاي شيدايي شامل نشانه هايي چون نياز کمتر به خواب، تند حرف زدن، افکار رقابت جويانه و رفتار شتاب زده و نسنجيده است. نشانه هاي اختلال دو قطبي در جوانان تا حدودي با بزرگسالان متفاوت است. براي مثال، کودکاني که در مرحله شيدايي هستند بيشتر از بزرگسالان زودرنج، تحريک پذير و داراي رفتارهاي تخريبي مي باشند. سرخوشي آنان نيز معمولاً کمتر از بزرگسالان است. تشخيص اختلال دو قطبي در کودکان مي تواند بسيار مشکل باشد زيرا نشانه ها و علائم آن ممکن است با اختلالات شايع ديگر در کودکان چون اختلال نقص توجه/ بيش فعالي ( ADHD ) و اختلال رفتاري اشتباه گرفته شود.
افسرده خويي . يک نوع افسردگي خفيف مزمن که حداقل يک سال در کودکان پايدار باشد. کودکاني که افسرده خويي دارند هميشه غمگين به نظر مي رسند و حالت زودرنجي و تحريک پذيري در آن ها نمايان تر از افسردگي است. افسرده خويي در کودکان ممکن است با ADHD و ساير وضعيت هاي رواني و پزشکي ارتباط داشته باشد. بيماراني که دچار افسرده خويي هستند غالباً به افسردگي عمده مبتلا مي شوند و برعکس.
اختلال سازگاري . نوعي حمله افسردگي که پس از يک تغيير عمده در زندگي مانند مرگ يک عزيز، و يا يک فاجعه عمده بروز مي کند. دوره سازگاري در کودکاني که دچار اين اختلال باشند، بيشتر از حدّ عادي مورد انتظار طول مي کشد يا اين که اين دوره با فعاليت هاي روزانه آن ها تداخل پيدا مي کند.
4- دلايل بالقوه افسردگي در کودکان
علل افسردگي کاملاً شناخته شده نيست. به نظر مي رسد تغييرات در مواد شيميايي مغز باعث آن باشد. اين مواد شيميايي که انتقال دهنده هاي عصبي خوانده مي شوند، پيام ها را بين سلول هاي عصبي در مغز رد و بدل مي کنند. برخي از اين انتقال دهنده هاي عصبي مسئول تنظيم حالت و وضع رواني انسان هستند. اعتقاد بر اين است که برخي از انتقال دهنده هاي عصبي، به ويژه نوراپينفرين، سروتونين و دوپامين باعث تغيير حالت مي شوند.
در برخي کودکان، به نظر مي رسد افسردگي داراي ارتباط ژنتيکي باشد. بر اثر بيماري هاي خانوادگي و ارثي، ممکن است بعضي کودکان با سطح ناکافي از انتقال دهنده هاي عصبي تنظيم حالت، به دنيا آيند. اين امر غالباً به افسردگي منجر مي شود.
در ساير موارد، رويدادهاي پراسترس، مانند مرگ يک عزيز، مي تواند سطح اين انتقال دهنده هاي عصبي را در کودکان تغيير دهد و باعث افسردگي کودک گردد. کودکاني که بيشتر در خطر ابتلاء به افسردگي قرار دارند آن هايي هستند که داراي اختلالاتي مانند ADHD ، اختلال يادگيري، اختلال رفتاري و اختلال اضطراب باشند. سابقه سوء استفاده، بي توجهي و بيماري هاي شديد (مانند سرطان و ديابت) نيز کودکان را در معرض خطر بيشتري براي ابتلاء به افسردگي قرار مي دهد.
در بسياري موارد، افسردگي در نتيجه ترکيبي از عوامل ژنتيکي و محيطي پديد مي آيد. در بعضي موارد نيز منشاء آن زياد واضح نيست.
5- نشانه هاي افسردگي در کودکان
کودکان افسرده معمولاً زودرنج، تحريک پذير و غمگين هستند و اين حالت در آن ها (به ويژه کودکاني که هنوز به مدرسه نرفته اند) از طريق گريه و يک حس کلّي نوميدي نمود مي يابد. آن ها ممکن است به فعاليت هاي تازه، علاقه مندي کمي نشان دهند و يا از فعاليت هايي که پيش از اين برايشان خوشايند بوده ديگر لذت نبرند. کودکان افسرده معمولاً در مدرسه مشکل دارند و داراي الگوهاي رفتاري پرخاش گرانه و ضداجتماعي هستند. تغييرات عمده در وزن و الگوي خواب از ديگر نشانه هاي افسردگي در کودکان است.
بسياري از کودکان افسرده از ناراحتي و ملال دائمي و کمبود انرژي شکايت دارند. تعداد دوستان آن ها معدود است و دوستاني که قبلاً پيدا کرده اند را ترک مي کنند. حتي ممکن است به صحبت کردن درباره مرگ يا عبارات مشابهي که نشانگر افکار مربوط به خودکشي باشد بپردازند. نشانه هاي افسردگي بر حسب سن کودکان ممکن است متفاوت باشد.
نشانه هاي مربوط به دوران پيش از مدرسه يا دوران دبستان عبارتند از:
مشکلات تحصيلي
ملال و ناراحتي
گريه کردن بيش از حدّ
کاهش علاقه به بازي کردن
به سرعت ناراحت شدن
ارتباط عاطفي ضعيف با خانواده و دوستان
زودرنجي و تحريک پذيري فزاينده
بي حوصلگي و دمدمي مزاجي
ظاهر غمگين
صحبت کردن درباره مرگ
نشانه هاي افسردگي در بين نوجوانان عبارتند از:
بحث و جدل با پدر و مادر و معلمان
خستگي مداوم
رفتار آسيب رسان، مانند خودزني
امتناع از انجام تکاليف
کناره گيري از فعاليت هاي مورد علاقه
افکار يا بيان جملاتي درباره خودکشي
ساير نشانه هاي عمومي افسردگي در کودکان عبارتند از:
اعتماد به نفس ضعيف
احساس گناه
ترس از شکست يا قبول نشدن
خشم و دشمني پايدار
سردرد، معده درد يا ساير ناراحتي هاي جسمي به طور مرتب
ناتواني در تمرکز
تغيير در الگوهاي تغذيه اي و خواب
رفتار خود تخريبي
تهديد به فرار از خانه
کودکي که پنج يا بيشتر از نشانه هاي بالا را براي يک دوره حداقل دو هفته اي داشته باشد به احتمال زياد دچار افسردگي است. کودکان افسرده در معرض خطر خودکشي قرار دارند. نرخ خودکشي در بين جوانان از سال 1960 تا کنون تقريباً سه برابر شده است. بر طبق آمارهاي انجمن ملّي سلامت رواني آمريکا ( NMHA )، هر سال تقريباً 5000 جوان بين 15 تا 24 سال خود را از بين مي برند. اعتقاد بر اين است که اغلب اين قربانيان از افسردگي درمان نشده رنج مي برده اند.
کودکاني که افسردگي شان تا دوران بلوغ و بزرگسالي ادامه داشته باشد، در معرض خطر فزاينده اي براي سوء مصرف دارو يا الکل، پرداختن به روابط جنسي ناسالم يا ساير رفتارهاي پرخطر قرار دارند.
6- روش هاي تشخيص افسردگي در کودکان
به پدر و مادرها توصيه مي شود که از نظر پزشکي مراقب کودکاني که نشانه هايي از افسردگي را بروز مي دهند که تأثير منفي بر کيفيت زندگي آنان دارد باشند. در تشخيص افسردگي، پزشک سابقه پزشکي کودک را به طور کامل در نظر مي گيرد و آزمايش هاي تکميلي را انجام مي دهد. اگر کودک نشانه هاي افسردگي از خود بروز دهد، پزشک دستور آزمايش کامل خون مي دهد تا احتمال بيماري هاي ديگري که نشانه هاي مشابهي دارند منتفي گردد.
اگر پزشک مشکوک شود که کودک دچار افسردگي است، او را به يک روان پزشک متخصص کودکان يا ساير متخصصان روان درماني معرفي مي کند تا تشخيص قطعي افسردگي داده شود. ارزيابي هايي که بدين منظور صورت مي گيرد شامل بررسي کامل تاريخچه نشانه ها (زمان شروع، طول مدّت و شدّت) است. همچنين بررسي مي شود که کودک اين نشانه ها را قبلاً هم داشته است يا نه و اگر چنين بوده، چگونه درمان شده است. براي تشخيص قطعي افسردگي از پرسشنامه ها (مثل پرسشنامه اختلال حالت و وضع رواني) و ساير ابزارهاي ارزيابي نيز ممکن است استفاده شود.
معمولاً پزشک متخصص درباره اين که کودک افکاري در مورد مرگ يا خودکشي داشته سوال مي کند و همچنين بررسي مي کند که آيا اعضاي خانواده کودک سابقه بيماري هاي رواني مانند اختلال حالت و وضع رواني يا سوء مصرف دارو و الکل داشته اند يا نه.
همچنين کودک براي ساير اختلالات سلامت رواني که معمولاً به همراه افسردگي وجود دارند، مورد ارزيابي قرار مي گيرد. براي مثال، کودکاني که اختلال دو قطبي دارند ممکن است ADHD و يا اختلال رفتاري نيز داشته باشند.
7- روش هاي درمان افسردگي در کودکان
درمان افسردگي در کودکان معمولاً شامل روان درماني، دارو درماني يا ترکيبي از اين دو است. روان درماني غالباً در کمک به کودک براي نشان دادن علائم مربوط به افسردگي مفيد است. اين کار شامل جلسات روان درماني فردي و نيز خانوادگي است. درمان رفتار شناختي ( CBT ) در درمان افسردگي کودکان بسيار موثر است. به عنوان بخشي از اين روش درماني، به کودکان ياد داده مي شود که ديده گاه سالمتر و مثبت تري نسبت به خود به دست آورند. کودکان از مزاياي درمان ميان فردي ( IPT ) نيز بهره مند مي شوند. اين روش درمان بر رابطه کودک با ديگران تمرکز مي کند و تلاش مي کند مهارت هاي ميان فردي کودک را بهبود بخشد. روان درماني خانوادگي، نوعي درمان ميان فردي است که در برگيرنده کلّ خانواده است. اين روش به ويژه در هنگامي که استرس هاي خاص خانوادگي وجود داشته باشد، بسيار مفيد و ياري رسان است.
دارو درماني و استفاده از داروهاي ضدافسردگي غالباً به طور عمده اي باعث رهايي از نشانه هاي مربوط به افسردگي مي شوند. دارو درماني معمولاً در مواردي استفاده مي شود که روان درماني به تنهايي براي برطرف کردن نشانه ها ناکام مي ماند و يا کودک داراي افسردگي مزمن يا عودکننده باشد. اين داروها به متعادل کردن سطح انتقال دهنده هاي عصبي در مغز کمک مي کنند و معمولاً براي يک دوره حداقل 6 ماهه تا يک ساله تجويز مي گردند. درمان برخي کودکان ممکن است سال ها به طول بيانجامد. هر چند شواهد اندکي وجود دارد که داروهاي قديمي تر مانند تري سيکليک آنتي دپرسانت ها ( TCA ها) در درمان افسردگي در کودکان و نوجوانان موثر باشند، امّا تأثير داروهاي جديد مثل SSRT ها کمتر مورد ترديد است.
تا کنون تنها فلوکستين ( Fluoxetine ) از طرف اداره دارو و غذاي آمريکا ( FDA ) براي درمان افسردگي در کودکان مورد تاييد قرار گرفته است. هر چند، بسياري از پزشکان داروهاي ضدافسردگي ديگري را براي بيمارانشان تجويز مي کنند. اين بدان معني است که پزشکان بر پايه نشانه هاي بيماري در هر کودک، از تجربه و قضاوت شخصي خود براي انتخاب دارو استفاده مي کنند. بررسي ها نشان مي دهد که در بسياري موارد اين داروها براي درمان افسردگي کودک مفيد بوده اند. به هر حال، پزشکان مختلف، روش هاي درماني متفاوتي دارند و به اولياء کودک توصيه مي شود که از پزشک در مورد داروهايي که تجويز مي کند و مزايا و خطرات استفاده از آ ن ها سؤال کنند.
بيماران بايد آگاه باشند که پزشک ممکن است براي تنظيم ميزان مصرف دارو براي حصول بهترين نتيجه و کمترين اثرات جانبي، نياز به کم و زياد کردن آن و يا تغيير دارو داشته باشد. به علاوه FDA اعلام کرده است که داروهاي ضدافسردگي، از جمله فلوکستين، ممکن است خطر فکر کردن به خودکشي را در بعضي بيماران، به ويژه کودکان و نوجوانان، افزايش دهد و از اين رو توصيه کرده است که کليه کساني که با اين داروها تحت درمان قرار مي گيرند، براي تغييرات غيرعادي رفتاري، مورد مراقبت دقيق قرار گيرند.
بر پايه مطالعه جديدي که در شماره جون 2006 مجله روان پزشکي آمريکا منتشر شده است، اسيدهاي چرب امگا 3 (يک نوع چربي اشباع نشده که در روغن ماهي يافت مي شود و پژوهش هاي نشان داده که براي رشد کودک اهميت دارد) مي تواند براي کودکان مبتلا به افسردگي عمده مفيد باشد. براي درک کامل تر تأثيرات امگا 3 بر نشانه هاي افسردگي، هنوز به پژوهش هاي بيشتري نياز است.
کودکان و نوجواناني که داراي اختلال دوقطبي هستند معمولاً توسط داروهايي که حالت و وضع رواني را ثابت و استوار مي کنند، مثل وال پروات ( Valproate ) و داروهاي ضدروان پريشي درمان مي شوند. جلسات روان درماني تکميلي نيز براي اختلال دوقطبي مفيد تشخيص داده شده است.
FDA براي کودکاني که افسردگي شان از طريق دارودرماني مورد درمان قرار گرفته، رهنمودهاي خاصي را توصيه کرده است. در نخستين ماه درمان، کودکان بايد هر هفته از طرف پزشک ملاقات شوند. اين ملاقات ها در خلال هفته هاي پنجم تا هشتم درمان بايد يک هفته در ميان باشد و اگر مشکلي وجود نداشته باشد پزشک بايد در هفته دوازدهم کودک را دوباره ملاقات کند و پس از آن، با نظر و توصيه پزشک معالج.
8- پرسش هايي براي پرسيدن از پزشک
آماده کردن پرسش هايي از قبل به بيماران کمک مي کند تا گفتگوي معني دارتر و هدفمندتري با پزشک خود درباره وضعيت شان داشته باشند. اولياء مي توانند پرسش هاي زير را در ارتباط با افسردگي کودکشان از پزشک بپرسند:
چه علائمي نشان مي دهد که کودک من دچار افسردگي است؟
چه علائم و نشانه هايي وجود دارد مبني بر اين که افسردگي کودک من به مراقبت پزشکي نياز دارد؟
وضعيت کودک من را چگونه تشخيص خواهيد داد؟
کودک من احتمالاً چه نوع افسردگي دارد؟
آيا بايد افسردگي کودک خود را به مدرسه يا مهدکودک اطلاع دهم؟
روش هاي مختلف درماني کودک من کدامند؟
آيا اين روش درمان خطر بالقوه يا اثرات جانبي دارد؟
آيا عليرغم هشدار FDA ، کودک من بايد داروهاي ضد افسردگي مصرف کند؟ منافع و خطرات اين داروها کدامند؟
چه موقع من خواهم فهميد که بايد کودکم مصرف داروهاي ضدافسردگي را قطع کند؟
من چه ك ارهايي بايد بکنم تا اثربخشي درمان کودکم را افزايش دهم؟
آيا بايد کودک من روان درماني هم بشود؟ آيا درمان خانوادگي هم مفيد است؟
چقدر طول مي کشد تا وضعيت کودک من بهتر شود؟
چه علائمي نشان مي دهد که افسردگي کودک من رو به بهبود است؟
چقدر احتمال دارد که کودک من در آينده باز هم مورد حمله افسردگي قرار گيرد؟
ترجمه : کلينيک روان يار
منبع
Depression in Children , ivillage Total Health,