ساله بهكار رفته است، عمدتا برای استفاده در مورد بزرگسالان جوان كه از توانایی خواندن حداقلی در سطح پایه
چهارمبرخوردارند، ساخته شده است. این پرسشنامه دارای 20 مقیاس است و مادههای آن، اطلاعات مربوط به الگوهای رفتاری نوعی(typical)، احساسات، عقاید و نگرشهای فرد را در مورد مسایل اجتماعی، اخلاقی و خانوادگی مورد سنجش قرار میدهد. [2] شرح این مقیاسها در قسمت مقیاسهای فردی خواهد آمد.
در رابطه با طول مدت آزمون، انتظار میرود شخصی كه هوش بهنجار دارد، آزمون را تقریبا در یك ساعت تمام كند. اگر این شخص یك ساعت و نیم یا بیشتر وقت صرف كند، این امر نشانگر یكی از موارد زیر است:
اختلال عمده روانی مانند افسردگی شدید یا روانپریشی كاركردی،
هوشبهر پایین همراه با ضعف در خواندن،
اختلال مغزی.
چنانچه آزمون در 20 دقیقه و یا كمتر از آن تمام شود، نشانگر موارد زیر است:
نیمرخ فاقد روایی،
شخصیت تكانشی(Impulsive).
لازم به ذكر است كه نمرهگذاری نیمرخ هر جنس، باید بر اساس هنجار همان جنس انجام گیرد. [3]
سوابق تاریخی و تدوین
پرسشنامه روانی کالیفرنیا، برای سنجش خصایص شخصیتی پایدار میانفردی در یك جامعه بهنجار تدوین شد. هریسون گاف(Harrison Gough) مقیاسهای اولیهاش را در 1948 منتشر كرد، اما نخستین چاپ 15 مقیاس اولیه در 1951 انتشار یافت. در سال 1957 بود كه مجموعه كامل 18 مقیاس آن توسط نشر روانشناسان مشاورهای [4] منتشر شد. در 1987 بار دیگر مورد تجدیدنظر قرار گرفت و دو مقیاس جدید به آن افزوده شد(همدلی و عدم وابستگی) كه در نتیجه به 20 مقیاس افزایش یافت.
فرم 1957 آزمون CPI از یك مجموعه مادههای اولیه 3500 سوالی گرفته شد. از 468 مادهای كه سرانجام انتخاب شد، 178 ماده با مادههای MMPI همسان بود. 35 ماده دیگر شباهت زیادی با مادههای MMPI داشت، اما 215 ماده بقیه به طور اختصاصی برای CPI تدوین شد. [5]
روند انتخاب مادههای مناسب برای برخی از مقیاسهای آزمون به این صورت بود كه ابتدا برای پیدا كردن گروههای مقایسه، از تعدادی دانشآموز دبیرستانی و دانشجو خواسته شد از میان همشاگردیهای خود، افراد دارای مقادیر كم یا زیاد صفت مورد بررسی را معرفی كنند. به این ترتیب مثلا برای مقیاس سلطهجویی، "گروه معیار" از دانشآموزان یا دانشجویانی تشكیل میشد كه همتایانشان آنها را بسیار سلطهجو(پرخاشگر، دارای اعتماد به نفس و متكی به خود) توصیف كرده بودند. "گروه گواه" نیز از دانشآموزان یا دانشجویانی تشكیل میشد كه همتایانشان آنها را دارای سلطهجویی بسیار كم(كنارهجو، فاقد اعتماد به نفس و مهارشده) توصیف كرده بودند. بدین ترتیب مقیاس سلطهجویی از مادههایی تشكیل شد كه تفاوت آماری معناداری میان گروه معیار و گروه گواه، نشان میداد. [6]
مقیاسهای فردی
سلطهگری(DO) : این مقیاس، حوزههای توانایی رهبری را اندازه میگیرد و یكی از مقیاسهای CPI است كه از بیشترین روایی برخوردار است. این مقیاس تواناییهایی مانند سیالی كلامی، ترغیب و مجاب كردن دیگران و اینكه شخص تا چه اندازه میتواند در یك موقعیت، تصدی كارها را بر عهده بگیرد را شامل میشود. [7]
استعداد پایگاه [8](CS) : استعداد فرد برای پایگاه توسط گاف، مترادف با «سطح نسبی درآمد، تحصیلات، اعتبار و قدرت مكتسبه در محیط فرهنگی – اجتماعی شخص» تعریف شده است. دارا بودن این صفت، نشانگر آن است كه شخص سرانجام به پایگاه و منزلت بالایی میرسد.
مردمآمیزی [9](SY) : مقیاس مردمآمیزی در اصل برای اندازهگیری میزان مشاركت شخص در فعالیتهای اجتماعی طراحی شد و اكنون برای تمیز بین افراد برونگرا از افراد درونگرا بهكار میرود.
حضور اجتماعی(SP) : این مقیاس به منظور اندازهگیری میزان برازندگی و ثبات، اعتماد به نفس، زندهدلی و خودانگیختگی در تعاملهای اجتماعی تدوین شد. این مقیاس بهویژه اعتماد به نفس و جرات ابراز وجود شخص را اندازه میگیرد.
خودپذیری [10](SA) : مقیاس خودپذیری به منظور «سنجش عاملهایی مانند احساس ارزش شخصی، پذیرش خود، استعداد برای اندیشیدن و عمل كردن مستقل» تدوین شده است.
استقلال یا عدم وابستگی(IN) : این مقیاس میزان تلاش فرد را در جهت خودپیروی شغلی و میانفردی اندازه میگیرد. اشخاصی كه در این مقیاس نمره بالا میگیرند به عنوان افرادی مطمئن، مستقل، پرخاشگر، متكبر و دارای جرأت ابراز وجود توصیف میشوند.
همدلی [11](EM) : این مقیاس میزان توانایی شخص در درك و احساس تجارب درونی دیگران، مهارتهای اجتماعی، رهبری و برونگرایی را اندازه میگیرد.
مسئولیت(RE) : این مقیاس ویژگیهایی مانند «وظیفهشناسی، مسئولیتپذیری، قابلیت اعتماد، عمل كردن بر اساس نظم و مقررات و اعتقاد به اینكه عقل و دلیل باید بر زندگی حاكم باشد» را مورد سنجش قرار میدهد.
اجتماعی شدن(SO) : این مقیاس برای اندازهگیری میزان پذیرش و جانبداری از هنجارهای اجتماعی تدوین شده است. همچنین احتمال بروز رفتارهایی از سوی فرد را كه در فرهنگ وی نادرست محسوب میشود، برآورد میكند.
خویشتنداری(SC) : این مقیاس میزان كنترل و نظارتی كه شخص بر رفتار خود دارد را اندازه میگیرد.
برداشت خوب [12](GI) : مقیاس GI عمدتا یك مقیاس روایی است كه برای كشف اشخاصی كه "وانمود خوب" میكنند، طراحی شده است. دارندگان نمرههای بالا در این مقیاس، گرایش دارند كه درباره نقاط مثبت خود مبالغه كنند و خصایص منفیشان را حداقل جلوه دهند. با این وجود، در مورد شخصی كه دارای نیمرخ معتبر است، نشان میدهد كه وی تا چه اندازه در دیگران برداشت مطلوب ایجاد میكند.
اشتراك [13](CM) : این مقیاس در اصل برای كشف پاسخهای تصادفی طراحی شده است. نمرههای پایین در این مقیاس احتمال تردیدآمیز بودن روایی آزمون را افزایش میدهد. محتوای مادههای مقیاس اشتراك، حوزههای زیر را منعكس میكند: به خوبی اجتماعی شدن، همنوایی یا همرنگی با جماعت، خوشبینی، انكار خصایص روانرنجوری و سنتی بودن رفتار و نگرشها. به اعتقاد گاف، این مقیاس نشانگر آن است كه آزمودنی تا چه اندازه محیط پیرامون خود را همانند دیگران میبیند.
احساس سلامتی [14](WB) : این مقیاس در اصل برای كمك به تشخیص نیمرخهایی كه در آنها "وانمود بد" صورت گرفته است، تدوین شد و در ابتدا به عنوان مقیاس "وانمود"(DS) نامیده شده بود. دارندگان نمرههای پایین معمولا از سلامت كمتری برخوردارند و شكوههای گوناگون بدنی و روانی دارند. برعكس، كسانی كه در این مقیاس نمره بالا میگیرند، نیازی به تاكید بر شكوههای بدنی یا روانی ندارند و احساس سلامتی میكنند.
مدارا(TO) : این مقیاس برای اندازهگیری میزان ناشكیبایی اجتماعی در برابر پذیرا بودن، سهلگیری و عدم داوری اشخاص درباره عقاید و نگرشهای اجتماعیشان تدوین شده است. مقیاس TO یكی از مقیاسهای ضعیف CPI به شمار میرود و حتی روایی آن تردیدآمیز است.
پیشرفت از طریق همنوایی(AC) : این مقیاس به طور خاص به زمینههایی مربوط است كه در آنها همنوایی امتیاز محسوب میشود و نشانگر آن است كه شخص تا چه اندازه ترجیح میدهد كه ملاكهای عملكرد به گونهای روشن توسط یك منبع خارجی مشخص شود. مقیاس AC برای پیشبینی پیشرفت تحصیلی در دبیرستان بهكار میرود.
پیشرفت از طریق عدم وابستگی(AI) : این مقیاس برای پیشبینی پیشرفت تحصیلی در محیط دانشگاه طراحی گردید. كسانی كه نمره بالا میگیرند در زمینههایی كه مستلزم خلاقیت، خودشكوفایی و تفكر مستقل است، موفقیت به دست میآورند.
كارآمدی ذهنی(IE) : این مقیاس در اصل "آزمون هوش غیرذهنی" (nonintellectual) نامیده میشود و برای اندازهگیری صفات شخصیتی همایند با سطح تواناییهای ذهنی طراحی گردید. دارندگان نمرههای بالا در این مقیاس معمولا افرادی با كفایت و دارای تفكر روشن بوده و از قابلیتهای خود حداكثر استفاده را به عمل میآورند. بنابراین، IE بیش از آنكه آزمون هوش باشد، آزمونی است كه نشان میدهد شخص تا چه اندازه از هوشی كه دارد، استفاده موثر میكند.
استعداد روانشناختی [15](PY) : هدف اصلی از تدوین این مقیاس، شناسایی افرادی بوده كه نسبت به رفتار دیگران بینش دارند و نیازها و انگیزههای درونی دیگران را به دقت درك میكنند. این مقیاس توانایی شخص در سنجش و كشف خصایص دیگران را مورد اندازهگیری قرار میدهد.
انعطافپذیری(FX) : این مقیاس برای سنجش انعطافپذیری، انطباقپذیری و تغییرپذیری فرد از نظر تفكر، رفتار و خلق طراحی شده است.
زنانگی – مردانگی(F/M) : این مقیاس برای سنجش میزان گرایش آزمودنی به صفات زنانه یا مردانه از نظر روانی، صرفنظر از جنس واقعی او، تدوین شد. هدف اصلی از تدوین این مقیاس، كشف تعارضهای عمده در مورد هویت جنسی بود. اما اكنون برای آن بهكار میرود تا میزان موافقت افراد با اعتقادها، ارزشها و مشاغلی كه به طور زنانه یا مردانه تلقی میشوند، سنجیده شود. [16]
محاسن و محدودیتهای CPI
پرسشنامه روانی کالیفرنیا، برای سنجش خصایص درونفردی اشخاص نسبتا بهنجار، آزمون بسیار مفیدی است. به همین دلیل متغیرهایی را اندازه میگیرد كه مورد علاقه بسیاری از مردم است. بهعلاوه چون مفاهیم بنیادی CPI از تعاملات اجتماعی روزمره گرفته شده است، لذا بیشتر مردم آن را به آسانی میفهمند. یكی دیگر از محاسن آزمون CPI این است كه سودبخشی آزمون به عنوان ابزاری برای پیشبینی و در نتیجه برای مشاوره دانشآموزان و دانشجویان و همچنین در گزینش كاركنان عموما به اثبات رسیده است.
گذشته از محاسنی كه برای CPI ذكر شد، محدودیتها و مشكلاتی نیز وجود دارد. به عنوان مثال، یك انتقاد عمده و اولیه كه به CPI وارد شد، فقدان تحلیل عاملی در تدوین مقیاسهای مختلف آن بود. فقدان تحلیل عاملی در نسخههای بعدی این آزمون اصلاح شده است. در فرم 1987 سه مقیاس مختلف(برونگرایی - درونگرایی، طرفداری از هنجار در مقابل تردید درباره هنجار، میزان خودشكوفایی یا تحقق خود) كه از روش تحلیل عاملی به دست آمدهاند، گنجانیده شده است. [17]
یكی دیگر از مشكلات موجود در زمینه پرسشنامههای شخصیت و بهخصوص پرسشنامه CPI این است كه نتایج اكثر این پرسشنامهها متكی بر توانایی فهم سوالها و میزان صداقت شخص در پاسخ دادن به سوالهاست. در عین حال در مورد اكثر سوالهای این پرسشنامهها، بهترین پاسخ تا حدودی معلوم است و افراد ممكن است سوگیرانه به آنها پاسخ بدهند. مثلا وقتی آزمون CPI توسط یك كارفرما اجرا میشود، متقاضی شغل طبعا میل دارد تصویر پسندیدهای از خود ارائه دهد. حتی وقتی شخصی سعی میكند دقیق و عینی باشد، باز هم ممكن است به پاسخهایی گرایش داشته باشد كه "جامعهپسندانه" است. [18]
كاربردهای CPI
این پرسشنامه از ابتدای تدوین در سال 1957 تاكنون موارد كاربرد فراوان پیدا كرده است. پژوهشگران و روانشناسان بالینی آن را در جهت بسیاری از هدفهای آشكار آزمون روانی مانند پیشبینی پیشرفت تحصیلی، فارغالتحصیل شدن از دبیرستان یا دانشگاه و عملكرد در حوزههای خاصی مانند زبان انگلیسی و ریاضی بهكار بردهاند.
در حوزه مشاوره برای پیشبینی پاسخ مراجع نسبت به درمان، كمك به انتخاب رشته تحصیلی بعد از لیسانس، سنجش شخصیت، بهویژه در حوزههای رشد شغلی و گزینش كاركنان، ناسازگاریهای بینفردی و پیشبینی رفتار ضد اجتماعی بهكار بسته شده است. [19] همچنین آزمون CPI در مشخص كردن بزهكاران و تركتحصیلكنندگان بالقوه دبیرستانی و در پیشبینی موفقیت در انواع مشاغل مانند پزشكی، دندانپزشكی، پرستاری و تدریس موفق بوده است. [20]
[1] . شولتز، دوانپی و شولتز، سیدنیالن؛ نظریههای شخصیت، یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، 1386، چاپ دهم، ص 19.
[2] . گراثمارنات، گری؛ راهنمای سنجش روانی، حسن پاشاشریفی و محمدرضا نیكخو، تهران، رشد، 1384، چاپ اول، جلد دوم، ص 663.
[3] . راهنمای سنجش روانی، ص 679.
[4] . Consulting psychologists press
[5] . راهنمای سنجش روانی، ص 665.
[6] . اتكینسون، ریتاال و دیگران؛ زمینه روانشناسی، محمدنقی براهنی و دیگران، تهران، رشد، 1370، چاپ پنجم، ص 87.
[7] . راهنمای سنجش روانی، ص 689.
[8] . capacity for status
[9] . sociability
[10] . self- acceptance
[11] . empathy
[12] . good impression
[13] . communality
[14] . well- being
[15] . psychological mindedness
[16] . راهنمای سنجش روانی، ص 724.
[17] . همان، ص 676.
[18] . زمینه روانشناسی، جلد دوم، ص 114.
[19] . راهنمای سنجش روانی، ص 668.
[20] . نظریههای شخصیت، ص 19.