به مجرم شده و متعاقب آن با مجازاتهایی روبهرو میشود.
اصطلاح بزهكاری را میتوان به هنگام مشخص ساختن تمامی صور تخطی از قانون و همچنین امور جنایی نظیر دزدیها، تقلبها، جرایم، سؤاستفادههای مالی و... كه در كشوری یا منطقهای و یا دورانی خاص واقع میشود، به كار برد. بنابراین اگر رفتاری با
انتظارات مشترك اعضای جامعه و یا یك گروه یا سازمان اجتماعی سازگار نباشد و بیشتر افراد آن را ناپسند و یا نادرست قلمداد كنند، كجروی اجتماعی تلقی میشود و فرد تخطیكننده بزهكار است.
سازمان یا هر جامعهای از اعضای خود انتظار دارد كه از ارزشها و هنجارهای خود تبعیت كنند. افرادی كه همساز و هماهنگ با ارزشهای جامعه باشند همنوا و سازگار و افرادی كه برخلاف هنجارهای اجتماعی رفتار كنند ناهمنوا، ناسازگار و یا بزهكار هستند. كسانی كه رفتار انحرافی و ناهنجاری آنها دائمی باشد و گذرا نباشد منحرف خوانده میشوند.
برخی ویژگیهای شخصیتی افراد بزهكار عبارتند از بیقاعدگی ارتباط بین فرد و جامعه و ارتكاب رفتارهای ناهنجار و خلاف مقررات اجتماعی. افراد بزهكار نسبت به ارزش و هنجارها و مقررات اجتماعی بیتفاوت هستند یا كمتر آنها را رعایت میكنند. برخی دیگر از مشخصههای بارز این افراد، خود محوری، پرخاشگری، فریبندگی ظاهری و عدم احساس مسئولیت میباشد. بعضی از آنان در پوشش و سبك و شكل ظاهری خویش به ویژه در شیوه لباس پوشیدن، آرایش مو و صورت به گونهای خلاف قاعده و سبك مرسوم سایر افراد اجتماع عمل میكنند تا جلب توجّه نمایند. بسیاری از آنان به دلیل سركوب خواسته و ارضای تمایلات درونی از كانون خانواده بیزار شده و به رفتارهای ناهنجاری نظیر فرار از خانه، ترك تحصیل، سرقت و اعتیاد گرایش پیدا میكنند. عدهای دیگر به دلیل شخصیت برون گرایانه دوست دارند در انواع جشنها و به اصطلاح پارتیها شركت نموده و برای لذت جویی دست به اعمال خلافی بزنند تا جلوی دیگران خودنمایی كنند؛ همچون رقص یا استفاده از مشروبات الكلی در مجالس.
گروهی از بزهكاران نیز مشخصه بارزشان پرجوش و خروشی و بیان اغراقآمیز، روابط هیجانی بین فردی، نگرش خود مدارانه و... است. این افراد برای اینكه خودی نشان دهند به هر تجربهای، حتی اگر برای آنان گران تمام شود، مبادرت میورزند. تنوع طلبی، ماجراجویی، خودباختگی احساسی و غلبه كنشهای احساسی بر كنشهای عقلانی از جمله مشكلات رفتاری است كه این دسته افراد را به سوی موقعیت خطرزا و ارتكاب اعمال بزهكارانه رهنمون میكند.
در شناخت علل و عوامل بزهكاری دیدگاههای بسیاری پدید آمدند كه به طور كلی سه رویكرد در خور توجه است:
1- رویكرد زیستی Biological approuch
به زعم بعضی نظیر لومبروزو، بزهكاری از عوامل ارثی منشأ میگیرد، آسیبهای مغزی، نارسایی غدهها، عدم توازن كروموزمها یا ساخت ناموزون بدنی علل آنند.
2- رویكرد روانشناختی Psiychologicul approach
نارساییهای نظریه زیستی در تبیین بزهكاری به پیدایش نظریههای روانشناختی انجامید، در این رویكرد در شناخت انواع بزهكاری، ناسازگاری شخصیت، انواع عقدهها و... عنوان شد این رهیافت با روانپزشكی و روانشناسی بالینی در ارتباط است.
3- رویكرد جامعه شناختیSocioloygical
بسیاری بزهكاری را معلول نظام اجتماعی پیرامون میدانند، از این رو فقر، فرصتهای مسدود شده (Blocked apportunities)، خردهفرهنگهای مشوق بزهكاری كه جوان در آن جای یافته و... را عامل اصلی در تبیین آن میدانند. در این دیدگاه حتی عوامل روانی نیز از محیط پیرامون ناشی شدهاند.
منابع:
1) ساروخانی، باقر؛ درآمدی بر دائرة المعارف علوم اجتماعی، تهران، كیهان، چاپ اول، پائیز 1370، ص 181.
2) بیرو، آلن؛ فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه دكتر باقر ساروخانی، تهران، كیهان، چاپ اول، 1367، ص 83.
3) ستوده، هدایت الله؛ آسیب شناسی اجتماعی، تهران، آورای نور، چاپ ششم، 1379، ص 31.