هشت ساله به نظر ميرسيد و از همان نيمساعتي که توي موبايلفروشي، کنار من ايستاده بود، پيدا بود که هيچ وقت در زندگياش، «نه» نشنيده؛ چون آنقدر براي خريدن يک تلفن مد روزتر، گريه کرد که کم مانده بود آقاي فروشنده، گلکسي را دودستي تقديم کند تا شايد اين جوي روان اشکهايش خشک شود. مادرش که هم معذب شده بود، هم کلافه، در پاسخ به نگاه کمي متعجب من گفت: «با اينکه هر دقيقه، يک هوس تازه ميکنه، ولي من طاقت ندارم بهش نه بگم. آخه من همين يک بچه رو دارم. بعضي وقتا هم نگران ميشم نکنه دارم لوسش ميکنم؟!»
بچهها، بهخصوص پرتوقعترها، از شنيدن کلمه نه که راحت و سريع، از دهان والدين خارج ميشود و تکليف را يکسره ميکند، بيزارند و براي خواستههاي رنگارنگشان، تنها انتظار شنيدن يک بله جادويي را دارند. با اين حال، گاهي پدر و مادر، در اجابت خواستههاي فرزندشان، دچار ترديد ميشوند، چون نميدانند آيا او ميتواند مسووليت داشتن آنچه را درخواست کرده، بهعهده بگيرد يا درباره چگونگي استفاده صحيح از آن، آگاهي دارد.
بخريم يا نخريم؟
اگر قرار است براي کودک، وسيلهاي خاص مثل رايانه و لپتاپ شخصي، تلفن همراه شخصي و...، تهيه شود، بهتر است براي اين کار، دليل قانعکنندهاي وجود داشته باشد يا نياز به خريد آن از سوي والدين، احساس شود. خريدن وسايل غيرضروري، به صرف اينکه «بچههاي مردم هم دارند» يا «بچه من دوست داره وسايلش رو مد باشه»، چندان درست نيست. خريد اين وسايل، در صورت تمايل پدر و مادر، بايد با گذاشتن قانونها و محدوديتها همراه باشد و نظارت و کنترل والدين، حتما در مورد آنها اعمال شود.
گول نخوريد
«تو، پدر يا مادر خوبي نيستي. من رو دوست نداري. پدر و مادر دوستم رو ببين. تا لب تر ميکنه، هر چيزي که ميخواد، براش آماده ميکنن». اينها نمونهاي از بازيهاي کلامي کودکانه است که هدفشان، گول زدن شماست! بچهها ميخواهند شما را دچار احساس گناه کنند تا به خواستههايشان برسند. وقتي خواستههاي بچهها برآورده نميشود، سراغ اين حرفها ميروند و پدر و مادر را از نظر احساس و ميزان محبتشان، زير سوال ميبرند. بهترين راه اين است که شما، پاي اصول خود بايستيد و يک نه قاطعانه بگوييد؛ زيرا صلاح کودک خود را بهتر از هر کس ديگر، حتي خود او ميدانيد.
چه کنيم که «وجداندرد» نگيريم
همه پدرها و مادرها دوست دارند تا آنجا که ممکن است، خواسته کودکشان را برآورده کنند، اما بايد بدانند که اين تقاضاها، چهقدر منطقي و قابل تامل هستند. وقتي فرزندتان، خواستهاي از شما دارد، به شرايط خانواده خودتان فکر کنيد و ببينيد خريد اين وسيله خاص، چه اثرات مثبت يا منفي، براي شما و فرزندتان دارد. سپس، با جمعبندي اين موارد، تصميمگيري کنيد.
در جواب کودکان پرتوقع، چه بايد گفت؟
1) نه شنيدن را به آنها بياموزيد. اگر خواستهشان غيرمنطقي و زيادهخواهي است، کوتاه و قاطع، با نگاهي جدي، آن را رد کنيد.
2) از توجيه خود و دادن توضيح اضافه بپرهيزيد.
3) در صورت گفتن نه، قاطع باشيد. کودک نبايد با غر زدن و گريه، جواب منفي شما را به مثبت تبديل کند!
4) بعد از هر «نه» گفتن، يک جمله مثبت به او بگوييد تا بتوانيد قانعش کنيد.
آيا کمتوقع بودن کودک، عيب نيست؟
کمتوقعي در کودک، بايد از جوانب مختلف، مورد ارزيابي قرار بگيرد. عوامل مختلف که معمولا جزو خصوصيات سرشتي کودک هستند، ميتوانند موجب اين پديده باشند که از آن جمله ميتوان به موارد زير اشاره کرد:
.1 اعتمادبهنفس کم کودک و هراس از مورد ارزيابي قرار گرفتن خواستهها و توقعاتش
.2 اعتمادبهنفس بالاي کودک که نميخواهد خواستههايش را از ديگران طلب کند
.3 تنوعطلبي کم و علاقه کم به قرار گرفتن در موقعيتها و خواستههاي متفاوت و غيرتکراري
.4 ريسکپذيري کم کودک به دليل هراس از وجود يک آسيب در هر خواسته
.5 ترس از عدم پذيرش از جانب والدين و دوستان، در صورت بيان توقع
.6 کم بودن ايدهآلانگاري در کودک
گروه دوم عوامل، مربوط به اختلالات رواني کودکان است که از آن جمله مي وان به افسردگي کودک، اضطراب و ترس از زيادهخواهي، بيمعني بودن توقعش يا احتمال سرکوب از جانب والدين اشاره کرد.
گروه سوم عوامل نيز عوامل محيطي هستند که از آن جمله ميتوان به اضطراب والدين- که باعث ميشود کودک احساس کند در صورت بيان خواستهاش، باعث تنش خواهد شد- افسردگي والدين، صفات شخصيتي خاص مانند سختگيري، بيتوجهي، ايدهآلگرايي و... اشاره کرد.
منبع: ماهنامه شهرزاد