Freeston‚ Mark هرکس ، گهگاه احساس نگرانی می کند . در این آزمون عبارت هایی را می خوانید که به نگرانی مربوط می شوند . بر حسب اعداد زیر مشخص کنید که هر عبارت تاچه حد می تواند شما را توصیف کند . 5= کاملا این طور هستم 4= خیلی این طور هستم 3= تا حدی این طور هستم 2= کمی این طور هستم 1= اصلا این طور نیستم
1- وقتی نگران می شوم ، احساس می کنم تنها کسی هستم که مشکل دارد. 2- نگرانی درباره چیزهایی که از اهمیت اندکی برخوردارند ، به من کمک می کند تا حواسم از موضوعات عاطفی تری که نمی خواهم به آنها فکر کنم ، پرت شود . 3- اگر نگران شوم ، وضعیت بهتری خواهم داشت . 4- به این دلیل نگران می شوم که به نگرانی عادت کرده ام . 5- به این علت نگران می شوم که همیشه انتظار وقوع بدترین حالت را دارم . 6- به این علت نگران می شوم که اگر نگران نشوم و بدترین حالت اتفاق بیفتد ، احساس گناه خواهم کرد . 7- با نگران شدن ، سعی می کنم از همه چیز مراقبت کنم .
8- با نگران شدن ، می توانم راه های بهتری برای انجام کارها بیابم . 9- برای این نگران می شوم که بیشتر مراقب خودم باشم . 10- اگر نگران نشوم و بدترین اتفاق بیفتد ، تقصیر من خواهد بود . 11- درباره اتفاقات گذشته نگران می شوم تا از اشتباهاتم درس بگیرم . 12- وقتی نگران هستم ، فکر می کنم زندگی برای دیگران خیلی آسان تر است . 13- نگران می شوم تا کنترل بیشتری روی زندگی خودم داشته باشم . 14- به این علت نگران می شوم که اگر بدترین حالت اتفاق بیفتد ، بتوانم با آن مقابله کنم . 15- نگران می شوم تا از نا امیدی و سرخوردگی اجتناب کنم . 16- وقتی احساس نگرانی می کنم ، با خودم می گویم که هر مساله ای راه حلی دارد . 17- آن قدر به خاطر چیزهای کوچک نگران می شوم که نمی توانم به چیزهای مهمتر فکر کنم . 18- با نگران شدن می توانم جلوی اتفاقات بد را بگیرم . 19- با این که می دانم این فکر درست نیست ، اما احساس می کنم که نگرانی می تواند احتمال وقوع بدترین اتفاقات را کاهش دهد . 20- اگر کمتر نگران شوم ، شانس کمتری برای یافتن بهترین راه حل خواهم داشت . جملات زیر ، نوع واکنش افراد را در برابر بلاتکلیفی های زندگی ، توضیح می دهند . لطفا برحسب مقیاس 5 درجه ای قبل مشخص کنید که هر عبارت تا چه حدی می تواند شما را توصیف کند . 21- تردید و بلاتکلیفی مانع از آن می شود که من یک نظر قطعی داشته باشم . 22- بلاتکلیفی نشانه بی نظمی فرد است . 23- بلاتکلیفی زندگی را غیرقابل تحمل می کند . 24- خیلی بد ه که در زندگی هیچ جیز قطعی و تضمین شده نیست .
25- اگر ندانم فردا چه پیش خواهد آمد ، ذهنم آرام نمی گیرد . 26- بلا تکلیفی مرا ناراحت ، مضطرب و نگران می کند . 27- رویدادهای پیش بینی نشده ، مرا بسیار ناراحت می کند . 28- اگر کلیه اطلاعاتی را که لازم دارم در اختیار نداشته باشم ، سرخورده و درمانده می شوم . 29- بلاتکلیفی این امکان را به من می دهد که پیامدها را قبل از وقوع پیش بینی کنم و برای مقابله با آنها آماده شوم . 30- فرد باید همیشه گوش به زنگ باشد تا از اتفاقات غیر مترقبه جلوگیری کند . 31- حتی با وجود بهترین برنامه ریزی ، یک رویداد غیرقابل پیش بینی کوچک می تواند همه چیز را خراب کند . 32- همین که موقع عمل کردن می رسد ، بلاتکلیفی مرا فلج می کند . 33- نامطمئن بودن به این معنی است که من عالی نیستم . 34- وقتی بلاتکلیف هستم ، نمی توانم به آینده نگاه کنم . 35- وقتی نامطمئن هستم ، نمی توانم عملکرد خوبی داشته باشم . 36- به نظر می رسد که دیگران ، برخلاف من ، می دانند که زندگی خود را کجا می برند . 37- بلاتکلیفی مرا آسیب پذیر ، ناخرسند و غمگین می کند . 38- همیشه می خواهم بدانم که در اینده چه اتفاقاتی برایم رخ می دهد . 39- از غافلگیر شدن متنفرم . 40- کوچکترین تردیدی مرا از عمل باز می دارد . 41- من باید بتوانم همه چیز را از پیش سازمان دهم و منظم کنم . 42- نامطمئن بودن نشانه فقدان اعتماد به نفس است . 43- فکر می کنم اطمینان دیگران در مورد آینده خودشان درست نیست . 44- بلاتکلیفی مانع از خواب راحت من می شود . 45- من باید از موقعیت های نامطمئن دوری کنم . 46- ابهام ها در زندگی مرا تحت فشار قرار می دهند . 47- نمی توانم درباره آینده ام بلاتکلیف بمانم . ژندا ، لوئیس . آزمون های شخصیت . ترجمه بشارت و حبیب نژاد . انتشارات آییژ ،بهار 1388