کمتری را برای پرداختن به خود دارند. اکثر دوستان این زوج ها مانند خود آنها زن و شوهر شاغل هستند.
پیامد دوم تعارضی های موجود، تغییر در ارزش ها و اولویت هاست. از آنجا که کار و شغل درآمدزا بر زندگی خانوادگی تأثیر میگذارد، ارزش ها در مواردی زن یا مرد شاغل با خود میگویند: «اگر بتوانم کسی را پیدا کنم که از فرزندم بهتر مراقبت کند، آنگاه میتوانم توجه بیشتری به اولویت واقعی خودم در زندگی، که کار و حرفه ام است، داشته باشم.» در این تفکر اگر نگوییم فرزند در اولویت دوم بعد از کار قرار دارد، حداقل می توانیم ادعا بکنیم که فرزند جایگاه اول را نیز ندارد. این یک نمونه از تغییر در ارزش ها و اولویت ها می باشد استرس هم بر شادی و هم بر تعارضات زوج های هردو شاغل تأثیر میگذارد (رایس، ۱۹۷۹). دو گروه کلی از استر سورها وجود که قبلاً درباره ی آنها مطالبی ارائه شد. این دو گروه از استر سورها عبارتند از استر سورهای درونی و بیرونی. البته استر سورهای درونی و بیرونی برای زوج های هردو شاغل تا اندازه ای با زوج هایی که یکی از انها شاغلی است متفاوت اند. که از محیط کار و واقعیت های زندگی حاصل می شوند. استرسورهای درونی شامل عقاید فردی و نیازهای روان شناختی مشکلزا هستند. استرسورهای بیرونی استرسورهای بیرونی برای زوج هردو شاغل در زیر می آیند. تراکم نقش تراکم نقش یک لغت جامعه شناختی است که به برعهده گرفتن کارهای زیادتر از توان یک شخصی اشاره دارد. زوج های هـردو شاغل باید نقش هایی را هم از کارهای خانه و هم از مشاغل خود بپذیرند. این کار فرزند داشته باشند. این مسؤولیت شدیدتر می شود. تراکم نقش به دلیل این که تعادل را بر هم میزند، فشار زیادی را به رابطه وارد می کند. زوج های هردو شاغل عموماً در مشکلات پیش آمده انعطاف پذیری کمتری از خود نشان میدهند. به همین دلیل در هنگام ایجاد مشکل، بیشتر به بحت و مشاجره میپردازند. این عمل به کاهش صمیمیت منجر می شود زیرا در هنگام مشاجره فرصت کمتری برای ابراز تعارضری نقشر تعارض نقش برای زوج های هردو شاغل به دو مقوله تقسیم می شود. این دو مقوله عبارتند از: الف) تعارضی حرفه ای - والدینی، و ب) تعارضی حرفهای - زن و شوهری (بارلی ، ۱۹۹۶). تعارضی وقتی ظهور می کند که وقایع قبلی و غیرمنتظره پیش می آید. وقتی فرزند بیمار می شود تعارض حرفهای - والدینی ایجاد می شود. همین طور وقتی که وظایف و مسؤولیت ها عملکردهای خانوادگی با وظایف شغلی تلاقی پیدا می کنند، نقش حرفهای و نقش همسری با هم تعارض پیدا می کنند. تعارض نقش زمانی که فرد باید تصمیم بگیرد زمان، انرژی و امکانات خود را چگونه تقسیم کند، ضربه زننده می شود. مثلاً این که فرد بتواند تصمیم بگیرد که برای مسافرت رفتن یا شرکت در یک جشن، کار را تعطیل کند و یا این که در آن زمان خاص، وقتش را به کار اختصاص دهد، خیلی راحت نیست. سرریز شدن کار - خانواده رضایت شغلی و رضایت زناشویی زوج های هردو شاغل با هم همبستگی دارد (کلین، ۱۹۹۸). به عبارت دیگر، شادمانی در خانه و در محل کار، به همراه هم میآید. این یک حقیقت است که ناراحتی در محل کار میتواند به خانه نیز سرایت کند. سرریز شدن کار- خانه زمانی اتفاق میافتد که مشکلات و منشأهای روانی محلی کار، بعد از اتمام ساعات کاری به درون خانه منتقل می شود. گاهی اوقات فشار روانی بالا در محیط کار، به صورت ناکامی بر روی اعضاء خانواده جابهجا می شود. سرریزشدن خانواده - کار سرریز شدن خانواده-کار وقتی رح می دهد که مشکلات و فشارهای روحی و روانی محیط خانواده به محل کار منتقل می شوند. بارلی (۱۹۹۱) دریافت که مردان در مقایسه با زنان مقاومت کمتری نسبت به سرریز کردن مشکلات خانواده بر محیط کار دارند. سرریزی خانواده-کار ممکن است تعارض زوج را افزایش دهد. وقتی یکی از اعضای زوج وقت بیشتری را برای نگهداری و مراقبت از فرزندان اختصاص می دهد ولی همسرش وقتی را به این کار اختصاصی نمی دهد، احساسی بی عدالتی کرده و در این حالت تعارضی افزایش پیدا می کند. در دورههای تکامل بعدی زندگی، معمولاً زنان مسئولیت مراقبت از والدین کهنسال خود را بر عهده می گیرند. حتی گاهی مراقبت از والدین شوهر نیز به عهده ی زن واگذار می شود. این عوامل، فشار زیادی را به زن وارد میکند. این منشأها می توانند به محیط کار منتقل شوند
انتهای مطلب /