برانگيختيهاي هيجاني افراطي است. در كاربرد روانپزشكي منظور از هيستري، حالتي در فرد است كه اضطراب را به نشانههاي بيماري تبديل كند كه آن نشانهها بعدا كم و بيش از بقيه شخصيت فرد هيستريك منتقل ميشوند. براي مثال سربازي كه اضطراب او در جنگ غيرقابل تحمل ميشود، ممكن است ناگهان بينايي خود را از دهد. آزمايشها نقصي از نظر ارگانيكي در چشمان او نمييابند؛ با اين همه سرباز هيستريك اصرار دارد كه نابينا است و تا زماني كه او را از خط مقدم جبهه دور نكردهاند، بينايي او بازگشت نميكند.» [1]
«در هيستري ميل افراطي به اجتناب از انجام دادن يا تجربه كردن برخي از اعمال يا موقعيتها و نیز ميل شديدي به مورد مراقبت قرار گرفتن وجود دارد. وجود همين تمايل به وابستگي است كه شخصيت هيستريك را مخصوصاً در معرض تلقينپذيري قرار ميدهد» [2] شخصيت هيستریايی، نمايش دهنده الگويي از عدم ثبات عاطفي، خودنمايشي، خودمحوري، وابستگي و اتكاي به ديگران است. اين شخصيت در عين حال فعال و برقرار كننده ارتباط است. غالباً در شخصيت هيستريايی روابط خانوادگي به صورت طوفاني از خشونتها و تنديهاي لفظي و سپس عواطف ملايم و دوستانه همراه است. زيرا شخصيت هيستريك مايل است ظاهر قضيه را نزد ديگران حفظ كند و وانمود نمايد كه روابط خانوادگي عادي و مطلوب است.
انواع هيستري
«هيستري بر دو نوع عمده تبديلي و انتزاعي است.
در هيستري تبديلي، مهمترين و مشخصترين علامت، تظاهرات جسماني است؛ بدون آنكه علل فيزيولوژي و جسمي در ميان باشد. اين تظاهرات به اشكال مختلف جلوه ميكند؛ گاهي به صورت تشنجات و پرش اعضاي بدن و زماني به شكل بيحسی، فلج اعضا و اندامها، كوري و كري ظاهر ميگردد. در اكثر موارد علائم هيچگونه تغييرات جسماني از نظر ساختمان اندامها و يا فيزيولوژي ندارند.
واكنش هيستري انتزاعي بدين صورت است كه بيمار قسمتي از زندگي خود را به كلي فراموش ميكند. گاهي اوقات فراموشي كامل بوده و سراسر زندگي گذشته بيمار را شامل ميگردد. مدت فراموشي نيز در افراد مختلف متفاوت است؛ گاه طولاني و زماني بسيار كوتاه. در اين حالت عليرغم فراموش كردن خاطرات گذشته، مهارتها و عادات خود را به دست فراموشي نميسپارد.» [3]
فلج هيستري paralysis hysteria
از مكانسيمهاي شايع هیستری، فلج هیستری است و بوسيله افرادي مورد استفاده قرار ميگيرد كه ديوانهوار ميخواهند از موقعيتهايي كه آنها را پريشان خواهد كرد، اجتناب كنند. بازو از كار ميافتد، كشيدگي ماهيچه پیش میآید و دست و پا، سرد و كبود ميشوند. اگر فلج هيستري چند سال ادامه يابد، ممكن است واقعاً ماهيچه تحليل برود. برعكس تمارضكنندگان يا افرادي كه آگاهانه وانمود ميكنند كه بيمارند، مبتلايان به هيستري از منشأ رواني بيماري بيخبرند. فرد هيستريك غالباً تناقصهايی از خود نشان ميدهد كه شخص متمارض شديداً از آنها اجتناب ميكند.
[1]. اسپرلينگ، آبراهام؛ روانشناسي يا روش علمي در شناخت طبيعت آدمي، ترجمه مهدي محي الدين، تهران، نشر روز، بي تا، ص 397.
[2]. همان، ص 399.
[3] . عظيمي، سيروس؛ مباحث اساسي در روانشناسي رفتار شناسي، تهران، افست، چاپ اول 1350، ص 233 و ص 234.
ر. ك: كريمي، يوسف؛ روان شناسي شخصيت، تهران، نشر ويرايش، چاپ دوم 1375، ص 247 و ص 248.